سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود را از اندیشه ای که مایه فزونی حکمتت گردد و عبرتی که مایه حفظ تو شود، تهی مدار . [امام علی علیه السلام]
پنج شنبه 85 دی 28 , ساعت 12:51 صبح

بسم الله  الرحمن الرحیم

قسمت دوم

   از همة دوستان عزیز معذرت خواهی می کنم که یه مدّت طولانی فاصله افتاد و نتونستم خدمت برسم. به هر حال ادب وبلاگ نویسی می طلبه که از همة اونهایی که توی این مدّت اومدند سر زدند شدیداً عذرخواهی بشه. اصلاً فکر نمی کردم که چند روز چندین روز بشه. البته دست خودم نبود. یه مدّت که طبق وظیفة دیگه ای که داشتم نتونستم خدمت برسم. یه مدّتی هم کار جستجو و ترجمة بعضی سایتهای خارجی در این مورد طول کشید. چون نمیشد به ترجمه های موجود اعتماد کرد. به هر حال این جور جاها، شیطنت زیاده.

از دوستانی هم که لطف کردند و کامنت دادند تشکَر می کنم؛ اگر چه بعضی هاش خیلی به بحثمون ربط نداشت.

 

   داشتیم می گفتیم که جناب رییس جمهور مدّتیه که شروع کردند به نوشتن نامه هایی به سران و مردم کشورهای مختلف. ما دو سؤال مطرح کردیم و الآن می خوام در مورد اونها بحث کنم.

   بنده معتقدم که با توجه به شرایط موجود جهان این نامه ها نه تنها بی تأثیر نیست که خیلی هم تأثیر گذاره. البته هر جریانی که توی دنیا پیش میاد نمی تونه بیشتر از اندازة خودش تأثیر بگذاره و ما باید ببینیم اون چیزی رو که ازش توقع داشتیم برامون ایجاد کرده یا خیر. این مسلّمه که این جور نامه ها نه امثال بوش و بلر رو مسلمون میکنه و نه سیاست اومانیستی اونها رو تغییر میده. ولی این را هم نباید فراموش کنیم که الآن نظام سلطه دنبال حذف کردن نام اسلام و به تبع، نام جمهوری اسلامی ایران از صحنة بین الملله. به هر وسیله ای هم برای رسیدن به این هدف متوسّل میشه. علّتش هم واضحه. ایران توی این مدّت 27 سال تونسته دلهای بسیاری رو از خواب غفلت بیدار کنه و به اونها بفهمونه که این گرگها، دشمنان بشریت هستند که لباس گوسفند پوشیدند. اینها نه دنبال ایجاد آزادی و استقلال برای ملّتها هستند و نه دنبال چیزی غیر از منافع خودشونند. اصلاً نمیتونند به چیزی غیر از منافع خودشون فکر کنند. این وسط ملّتها هستند که باید مواظب خودشون باشند که اسیر دست اونها نشند.

   خوب؛ چی میتونه سیاستها و افکار پلید امپریالیسم رو از مردم مخفی کنه و جلو این روشنگری رو بگیره؟ مسلّماً چیزی بهتر از سانسور و حذف نام و خاموش کردن صداها و ایجاد بدگمانی و اتهام نسبت به متولّیان روشنگری باعثخام شدن دولتها و ملّتها نمیشه. حالا اگه جمهوری اسلامی ایران بتونه از راههای معقول جلو این کار رو بگیره، خیلی از راه را رفته. هدف هم نه استعمار کشورها و نه چپاول اونهاست. هدف رسوندن بشریت به کمال و استقلالشه. این دستور اسلامه و اگه مردم و دولتمردان کشورهای اسلامی به اون عمل نکنند، چه کسی باید بهش عمل کنه؟ مگه اسلام نمی فرماید که خدا شما رو آزاد آفریده و نباید اسیر و مطیع کسی جز او باشید؟ مگه اسلام با خشونت بی جا مخالف نیست؟ مگه چیزی جز روشنگری تونسته اسلام رو تو دل مردم جا بده؟

   توی این دنیای وحشی که با همة غولهای رسانه ای دارن اسلام را خشن و تروریست و مسلمونها رو یه مُشت حیوون انسان نما نشون میدن که چیزی جز ظلم و کشتار نمی فهمند فقط و فقط روشنگری میتونه انسانها رو بیدار کنه و چشمشونو به واقعیتهای اسلام عزیز باز کنه. بهترین عامل مقاوم در برابر سانسور و حذف هم نامه ها و سخنرانیهای رسمی دولتمردان اسلامیه. همچنین هر کسی که بتونه  یه تریبون برای بیان پایة فکر اسلامی و افکار بشر دوستانة اون داشته باشه. این وظیفة هر مسلمونیه. قلبهای پاک که این نور بهش بتابه خود به خود به راه میاند. نیاز به هیچ زوری هم نیست. ما مثل غرب نیستیم که برای رسیدن به هدفمون هر جنایتی رو انجام بدیم. اسلام دین دل و قلبه. اسلام اون جایی هم که دستور به خشونت داده، در کنارش میخواد دلهای مرده رو بیدار کنه.

 وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ 179بقره

توی جنگ هم میخواد با نابودی دلهایی که هرگز بیدار نمیشند به دلهای دیگه تلنگر بزنه و اونها رو روشن کنه.

یه نکته هم در مورد بعضی سایتها مثل سایت روزنامة فاکس نیوز بگم. همه میدونند که این سایتها و روزنامه ها ابزار دست صهیونیسم جهان خوار هستند. اگر چه در ظاهر دم از آزادی بیان میزنند؛ در واقع چیزی جز تبلیغ صهیونیسم وضربه زدن به اسلام نیستند. سانسور هم که حرف اوّلشونه. البته این را هم بگم که توی آمریکا همین الانش حدود 40% مردم امریکا طرفدار بوش هستند و خود اینها کم نیستند. به هر حال یه نامه نمیتونه همة این جمعیت زیاد رو تغییر بده.

 

   امّا در مورد سؤال دوم که قرار شد بحث کنیم باید بگم

 این کار اصلاً وظیفة رییس جمهوره؛اساساً چه کسی بهتر از رییس جمهور میتونه این کار رو بکنه؟ کسی که نمایندة حدود هفتاد میلیون مسلمونه. کسی که مسؤول اصلی پیاده کردن قانون اساسی و آرمانهای انقلاب و اسلامه. این که امام (ره) در زمان خودشون توی اون شرایط خاص به گرواچف نامه نوشتند دلیل بر این نمیشه که الان هم جز رهبر هیچ کس نتونه این کار رو بکنه. طبق قانون، هر کاری که مربوط به مسایل اجرایی کشوره برعهدة رییس جمهوره. مگر کارهایی که مستقیماً به رهبری مربوط میشه. و ما در هیچ جای قانون اساسی نداریم که روشنگری و نامه نگاری به دولتها و ملّتها وظیفة انحصاری رهبری باشه. این متن قانون اساسیه:

« سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطفه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور ، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است » اصل 152 قانون اساسی

 مگه مسؤول اصلی سیاست خارجی ایران  رییس جمهور نیست؟ مگه اوّلین مسؤول برنامه های اجرایی کشور و پیاده کردن قانون رییس جمهور نیست؟ (برای اطلاع بیشتر به این اصلهای قانون مراجعه کنید: اصل60،اصل110، اصل 113،اصل121،اصل122و اصل154.)

به اینجا و اینجا مراجعه کنید.

   پس دیگه دلیلی نمی مونه که ما این وظیفه رو منحصر در رهبری بدونیم. البته حتماً رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) روی عملکرد قوا نظارت دارند و امور مهمّی مثل نامه های مهم به کشورها که مستقیم در امنیت کشور تأثیر میگذاره حتماً به تأیید ایشون میرسه.

   کلام به درازا کشید ولی واجبه یه نکته هم در مورد محتوای نامه های رییس جمهور خدمتتون عرض کنم. به نظر من آقای احمدی نژاد باید با شناخت بیشتری از فرهنگ غالب در غرب وارد بحث بشند؛ حتماً باید از مشاورهای قوی تری در این زمینه استفاده کنند. این که ما طبق فرهنگ خودمون حرفمون رو بزنیم خوبه . ولی باید یه هم زبونی هم با مخاطب داشته باشیم. انسانی که توی چرخ دنده های نظام استعماری بزرگ شده که «زور» براش یه اصله، و به اصطلاح هژومونیه باید ابتدا، اصل این اعتقادش به چالش کشیده بشه تا آمادة شنیدن کلام فرهنگهای شرقی و اسلامی بشه. یه آمریکایی که توی خشونت و زور بزرگ شده که از بچگی در محیط زندگیش حق رو به صاحب زور و جاه و قدرت میدادند، خیلی سخت باورش میشه که کشوری کوچک و کم زور- البته به اعتقاد این آدم- توی خاور میانه درمقابل غولی مثل امریکا یا غرب قد علم کنه.بخصوص با جهان بینی خاص اومانیستی که توی اون سرزمین جاریه. لذا جای این نکته توی نامه های ایشون خالیه.

حالا نوبت شماست که نظرتونو لطف کنید.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداحافظ
[عناوین آرشیوشده]